عهد بست?د که تا صبح ق?امت باش?د
من پر از ?اد تو هستم، تو مرا ?ادت ن?ست
من همانم به تو دل بست، چرا ?ادت ن?ست
چه کس? بافته ? مو? تو را وا کرده
من خودم بافته بودم همه را، ?ادت ن?ست
آن خ?ابان و شباهت به ول? عصر و غروب
سرخ? آن گل و گرما? هوا ?ادت ن?ست
عهد بست?د که تا صبح ق?امت باش?د
آن قسم ها? دروغ?ن به خدا ?ادت ن?ست
نه تو خود بود? و نه من به مثال خود من
ما دو قو، عاشق و آزاد و رها.. ?ادت ن?ست
من به تو خ?ره شدم ،تو به گل پ?رهنت
گل ن?لوفر? سر به هوا ?ادت ن?ست
پشت پا?ت تو که رفت? بدنم ب? حس شد
مرده بودم چو درخت? سر پا ?ادت ن?ست
مو به مو من شب گ?سو? ترا ?ادم هست
تو ول? ?ک خط از آن خاطره ها ?ادت ن?ست
وا? از نوع خدا حافظ? ات فهم?دم
روز? ا?ن تلخ تر?ن روز خدا ?ادت نیست